سرویس جهان مشرق؛ ادامه تظاهرات و ناآرامی ها در مناطق جنوبی و مرکزی عراق و خلاء سیاسی به وجود آمده از تعیین نشدن نخست وزیر و نبود حاکمیت واحد، وضعیت را در این کشور ملتهبتر کرده و باعث شد آمریکایی ها باز هم از فرصت به دست آمده استفاده کنند.
آمریکاییها و متحدانش قبل و بعد از اعتراضات برنامه های مختلفی را برای به زانو درآرودن دولت و ملت عراق اجرا کردند و اگر چه در بخش هایی موفق بودند و ضرباتی را وارد کردند اما تاکنون به اهداف نهایی خود دست نیافته اند.
انحلال سازمان «حشدالشعبی» که نقش ویژه ای در شکست گروه تروریستی داعش ایفا کرده و یکی از پایه های قدرت عراق در برابر تهاجم های خارجی به شمار می آید و این کشور را از حالت منفعل و ضعیف نظامی خارج کرده یکی از هدف های واشنگتن بود که در ماه های گذشته به شیوه های متعددی دنبال شد اما به نتیجه نرسیده است.
حشدالشعبی عراق در تمامی شهرها، مناطق دور افتاده و به ویژه در مرزهای مشترک با سوریه به طور کامل تحرکات و هماهنگی آمریکایی ها را با هسته های خاموش داعش رصد و مانع از جولان آنان شده و همین مسئله واشنگتن را به شدت عصبانی کرده چرا که دیگر نمی تواند برنامه های خود را در شاهراه غرب آسیا پیش ببرد.
آمریکایی ها به صورت علنی و آشکار از عناصر مخفی داعش حمایت و سلاح مورد نیاز آنان را تامین می کنند و در ماه های گذشته درصدد بودند صدها تن از تروریست ها را در دو سوی مرزهای مشترک سوریه و عراق فعال کنند تا خط ارتباطی شرق آسیا - مدیترانه قطع شود اما رزمندگان حشدالشعبی مانع از تغییر موازنه قدرت شده اند و این موضوع آنان را خشمگین کرده است.
در نیمه اول امسال آمریکایی ها برای به نتیجه رساندن پروژه انحلال، راهبرد حمله هوایی به پایگاه های حشدالشعبی را با همکاری صهیونیست ها و بدون این که مسئولیتی بپذیرند در پیش گرفتند اما زمانی که نخست وزیر عراق اعلام کرد که حشدالشعبی جزیی از نیروهای مسلح این کشور است، با شکست روبه رو شدند.
با شروع اعترضات و ناآرامی ها، آمریکایی ها تلاش زیادی کردند که معترضان را با دروغ پراکنی، شایعه و خبرهای جعلی و کشته سازی در برابر حشدالشعبی قرار دهند و یک درگیری شیعی - شیعی را به وجود آوردند تا پروژه انحلال محقق شود اما زمانی این سازمان با اعتراضات مردمی همراهی و از حرکت به وجود آمده حمایت کرد، باز هم بازنده میدان کاخ سفید بود.
هیات حاکمه آمریکا که نمی خواهد در منطقه غرب آسیا حذف و مغلوب شود از وضعیت نابسامان و به وجود آمده در عراق استفاده کرد و شب گذشته نبرد غیر مستقیم با حشدالشعبی را به یک جنگ مستقیم تمام عیار تبدیل کرد تا گام جدیدی را برای پروژه انحلال این سازمان بر دارد.
شامگاه یک شنبه (هشتم دی ماه) آمریکایی ها دست به یک قمار بزرگ زدند و مواضع و پایگاه های نیروهای تیپ ۴۵ بسیج مردمی را در منطقه «القائم» در غرب استان الانبار هدف قرار دادند و دهها تن از رزمندگان را شهید و زخمی کردند.
هیات حاکمه آمریکا در چند دهه گذشته راهبرد و نظریه ایجاد بحران را برای غلبه بر حریفان دنبال کرده و حملات شب گذشته نیز ادامه همین مسیر بود که البته زمان نشان خواهد آنان دچار اشتباه محاسباتی شده اند و طرف مقابل از این سناریوی شکست خورده به بهترین شکل استفاده می کند.
* نظریه بحران: روزگاری هیات حاکمه آمریکا به صورت آشکار دولت های مخالف خود را با حمله نظامی ساقط می کرد اما حالا وضعیت تغییر کرده و در سال های اخیر برای توجیه و شروع جنگ و در نهایت غارت کشورهای هدف اجرای سناریوی های ساختگی را دستور کار قرار می دهد تا راه را برای تهاجم و تجاوز نظامی باز کند که نمونه آن حمله نظامی در سال ۲۰۰۳ به عراق بود که با تکیه بر پروژه دروغین سلاح های شیمیایی صدام صورت گرفت. آمریکایی ها درصدد بودند این طرح را هم در سوریه بر مبنای حملات ساختگی شیمیایی اجرا کنند که ناکام ماندند. جنگ طلبهای آمریکایی یکی از طرفداران این نظریه هستند و به عاشقان نظریه بحران معروف شده اند و به دلیل این که در ماه های گذشته در عراق با شکست روبه رو شده اند این گزینه را انتخاب کرده اند. نظریه بحران در خدمت شرکت های چند ملیتی نظامی است، چرا که با ایجاد بحران این شرکت ها می توانند سلاح های خود را به فروش برسانند. پروژه ایران هراسی نیز نمونه ای دیگر از نظریه بحران در قالبی دیگر است که آمریکا خطر ایران را در منطقه پر رنگ می کند تا کشورهای همسایه را به خرید سلاح از شرکت های چندملیتی مجبور کنند. *
واشنگتن که با یک عراق ضعیف شده نسبت به ماه های گذشته مواجه است برای پیش بردن راهبرد و نظریه بحران و پروژه انحلال حشدالشعبی، با دید محدود به میدان نبرد مستقیم آمده و حتی به صورت رسمی مسئولیت حمله را پذیرفت و دیگر توجیه نکرد که اشتباهی صورت گرفته چرا که تصور می کند پیاده نظام رسانه ای پروژه بدبین کردن مردم به حشدالشعبی را با موفقیت کامل به اتمام رسانده است.
بدون شک بخشی از افکار عمومی عراق در جنگ رسانه ای ۳ ماه گذشته با حشدالشعبی زاویه پیدا کرده اند و همین مسئله باعث شد آمریکایی ها موج سواری کنند و به صورت علنی مسئولیت حملات را بپذیرند چرا که خیال می کنند این بخش از جامعه از این حملات حمایت میکنند و این در حالی است که بخش وسیعی از مردم عراق همچنان موضع ضد آمریکایی خود را با وجود این که به وضعیت موجود اعتراض دارند، حفظ کرده اند.
آمریکایی ها برای اجرای پروژه نظریه بحران و عملیات علیه پایگاه های حشدالشعبی، از حمله مرموز و مشکوک راکتی به پایگاه خود ( K۱) در استان کرکوک بهره بردند و به نظر می رسد خود آنان در پشت پرده نقش داشته اند چرا که علاقه زیادی داشتند این سناریو زودتر اجرایی شود.
واشنگتن با فرار رو به جلو، انگشت اتهام را به سمت حشدالشعبی نشانه گرفت و این سازمان را مسئول حمله به پایگاه اش در استان کرکوک دانست در صورتی که اگر حشدالشعبی این حمله را انجام داده بود هیچ واهمه ای از پنهان کردن آن نداشت و به صورت علنی اعلام می کرد.
به گزارش مشرق، پروژه حمله به پایگاه K۱ شباهت زیادی به سناریوی های دروغین و ساختگی حمله شیمیایی ارتش سوریه داشت و آمریکایی ها با تکیه بر این مسئله مقدمه چینی کردند و حمله را علیه حشدالشعبی انجام دادند.
در توضیح حملات یک شنبه شب به پایگاه های رزمندگان «کتائب حزب الله» در منطقه القائم باید به این نکته توجه داشت که فرماندهی نیروهای تروریستی آمریکا در منطقه CENTCOM تلاش کرد با یک تیر چند نشان بزند و در این حمله اهداف مشخصی را دنبال کرده است.
نیروهای «کتائب حزب الله» که سابقه جنگ خیابانی با نیروهای آمریکایی و وارد کردن ضربات مهک به آنان را در کارنامه خود دارند در سال های گذشته آموزش های گسترده و تخصصی را دیدند و در کنار سپاه بدر و عصائب اهل حق به یکی از سه گروه قدرتمند زیر مجموعه حشدالشعبی تبدیل شدند و تمامی این توانایی و ظرفیت ها باعث شد که آمریکایی ها آنان را در این بازه زمانی حساس هدف قرار دهند.
رزمندگان «کتائب حزب الله» در تمام سال های پس از سقوط رژیم دیکتاتوری صدام به یک مجموعه منسجم، قوی و خبره تبدیل شدند و برای آمریکایی ها اهمیت داشت گروهی را نشانه روند که ساختاری قدرتمندی داشته باشند.
از سویی دیگر باید توجه داشت که آمریکایی ها منطقه ای را هدف قرار داده اند که در سال های گذشته بیشترین ضربات و شکست ها را از آن متحمل شده اند که می تواند معادلات قدرت را به طور کامل در منطقه غرب آسیا و حتی جهان تغییر دهد.
منطقه القائم در غرب استان الانبار در یک نگاه نه چندان دقیق نقطه اتصال بغداد - دمشق به نظر می آید اما با کمی تامل مشخص می شود این منطقه راهبردی در مسیر جاده تهران - بغداد - دمشق - مدیترانه واقع شده و همین مسئله اهمیتش را چند برابر کرده و البته آمریکایی ها را به شدت نگران کرده است.
حمله شب گذشته در حومه گذرگاه مرزی تازه بازسازی شده «القائم - البوکمال» صورت گرفت که از محور شرق حدود ۳۱۵ کیلومتر تا شهر بغداد فاصله دارد و نباید فراموش کرد که در آینده نزدیک شرق آسیا به ویژه چین را به مدیترانه متصل می کند و این موضوع واشنگتن نگران را مصمم کرد تا بخشی از زیرساخت ها را در این محور منهدم کند.
رزمندگان حشدالشعبی مستقر در منطقه القائم همچنین تحرکات نیروهای آمریکایی را در نزدیکی منطقه «رمانه» و پایگاه «عین الاسد» در شمال و شرق گذرگاه مرزی القائم به طور کامل رصد می کنند و واشنگتن به همین دلیل با حضور رزمندگان در این محور مخالف است؛ از سویی دیگر رزمندگان حشدالشعبی بر تحرکات تروریست های داعش در منطقه القائم در مرزهای مشترک با سوریه اشراف دارند و مانع از جولان آنان شده اند و آمریکایی ها در تلاش هستند این محور حیاتی و استراتژیک را از وجود نیروهای جبهه مقاومت خالی کنند.
به گزارش مشرق، هیات حاکمه آمریکا تاکنون تلاش کرده از هرج و مرج سیاسی و اجتماعی به وجود آمده در عراق استفاده کند و راهبرد و نظریه ایجاد بحران را برای اجرای پروژه تضعیف و انحلال حشدالشعبی به سرانجام برساند و بدون شک در روزها و هفته های آینده جنگ رسانه ای و سیاسی را با تمرکز بر شبکه های اجتماعی و اختلاف افکنی برای تضعیف حشدالشعبی تشدید می کند.
از سویی دیگر، راهبرد بحران، آمریکایی ها را امیدوار کرده که حشدالشعبی پاسخ پرشتاب و هیجانی به حملات صورت گرفته نشان دهد تا پروژه سرکوب و پایان آن را با زیرکی در افکار عمومی پیش ببرد و با کمک رسانه های تحت فرمانش این گونه به مردم عراق القا کند که عامل بی ثباتی و ناامنی کشور این سازمان است و باید منحل شود.
وقتی آمریکایی ها بدون ارائه هیج سندی و با یک سناریوی از پیش تعیین شده حشد الشعبی را مسئول حمله به پایگاه K۱ دانستند، این سازمان هم دریافته است که نباید با واکنش هیجانی راه را برای تکمیل پیروزی واشنگتن و متحدانش باز کند.
اگرچه نائب رئیس حشدالشعبی اعلام کرده پاسخ ما به آمریکایی ها شدید خواهد بود اما بدون تردید این واکنش حساب شده، به دور از احساسات و در نهایت به سود جبهه مقاومت تمام خواهد شد چرا که این سازمان که حالا قانونا بخشی از نیروهای مسلح عراق است، خوب می داند چگونه در تله و باتلاق آمریکایی ها گرفتار نشود.